هـمدم اشک هرشبـم ایـن نفسای خستمه….
تــمـوم دارایـی من همین دل شکستمه…
بـه این امید باز اومدم که آبرو داری کنی…
دیگه بریده طـاقتم باید برام کاری کنی…
خیلی دلم تنگ برا شهر جنون عاشـقا…
تـموم هستیـمو بگـیر منو بـبر به کـــــربلا...