خاکریز

شهدا

خاکریز

شهدا

عاشقی یعنی این



دوست من؛ عاشقی یعنی این …
استخوان های مچش زده بود بیرون دوتا انگشتش هم قطع شده بود.
گفتم: اون طرف رو نگاه کن تا دستت رو بشورم.
خندید و گفت: نه! می خوام ببینم چه جوری می شوری؟
شستم ، اما وسطش طاقت نیاوردم.
بهش گفتم: مگه دردت نمیاد؟
گفت: دردش هم لذته، نیست؟


شهدا شرمنده ایم......

نظرات 1 + ارسال نظر
جواد 110-یزدان دوشنبه 3 فروردین 1394 ساعت 19:33

چیزی جز گفتن این نداریم
شرمنده ایم شهدا...
از خود گذشتین تا ما بمانیم..از شما می گذریم تا ما بمانیم..

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.