خاکریز

شهدا

خاکریز

شهدا

نسیمی خبر به شهر آورد



و نسیمی خبر به شهر آورد
خبر از دشت یاس های سپید
خبر از کربلا و مفقودین
صد وهفتاد و پنج راز رشید

آسمان ناله کرد خون بارید
تا خبر را به مادران دادند
ناگهان آب شد دل هر سنگ
چشمه ها هم به گریه افتادند

رود اروند نیز سی سال است
جزرو مدّش پراست از ناله
چه کسی از دلش خبر دارد
در دلش هست باغی از لاله

از دل خاک، خاک دریا دل
می رسد عطر یک سبد گل یاس
چه غریبانه باز می آیند
صد و هفتادو پنج تا غواص

بس که آرام و راحتند انگار
که از آغوش مادر آمده اند
مثل اکبر روانه ی میدان
حال مانند اصغر آمده اند

کربلایی شدند عاشق و مست
باز مشغول ذکر و نافله اند
دست ها بسته شد به یک دیگر
گوییا همرهان قافله اند

دست ها بسته بین یک لشکر
مثل آن دست بسته ی مولا
خوب شد جنگ بود و کوچه نبود
لااقل مادری نبود آنجا

نظرات 1 + ارسال نظر
جواد 110-علی سه‌شنبه 2 تیر 1394 ساعت 00:29

پیامی اورده اند.........
بیدار شویم این بود پییامشان
منتظر جنگ نباشیم
جنگ رو خیلی وقت پیش شروع کردند ولی ما سر در گم هستیم
بله
جنگ نرم
حمله به ذهن ها
انحرافات اخلاقی
اعتیاد
فرار مغزها
جبهه در بیخ گوش ماست --جبهه الان مغز ماست
دفاع الان سرسخت تر است
خدایا به حق این دست بستگان کمک کن راه راست را از این همه بیراهه تشخیص دهیم

ممنون.قشنگ بود.الهی آمین

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.