دوســــــت دارم که یک شب جمــعه
صبح گردد به رسم خـوش عـــهدی
ناگهان بشــــــنوم ز سمت حــــــجاز
نغمـۀ دلخوش " انا المـهدی "
ساعات عمر من همگی غرق غم گذشت
دست مرا بگیر که آب از سرم گذشت
مانند مرده ای متحرک شدم بیا
بی تو تمام زندگی ام در عدم گذشت
میخواستم که وقف تو باشم تمام عمر
دنیا خلاف آنچه که میخواستم گذشت
دنیا که هیچ جرعه آبی که خورده ام
از راه حلق تشنه من مثل سم گذشت
بعد از تو هیچ رنگ تغزل ندیده ایم
از خیر شعر گفتن ، حتی قلم گذشت
تا کی غروب جمعه ببینم که مادرم
یک گوشه بغض کرده که این جمعه هم گذشت
مولا شمار درد دلم بی نهایت است
تعداد درد من بخدا از رقم گذشت
**اللهم عجل لولیک الفرج**
جمعه یعنی یه سماء دلواپسی / می شود مولا به داد ما رسی . .