خاکریز

شهدا

خاکریز

شهدا

وصیتنامه

 تصاویر زیباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نویسان،آپلودعکس، کد موسیقی، روزگذر دات کام http://roozgozar.com

اگر برای من ختمی گرفتید،اول به نام شهیدان گمنام

و اباعبدالحسین(ع) بگرییدو بعد برای من

همه باید بدانن که مانه به خاطر بهشت میجنگیم

و نه ترسی از جهنم داریم،ما تکلیف را انجام میدهیم.


((شهیدجعفر امامی خواستانی)) ره یافتگان/ص328




دایی جان


سلام دایی جان
دوستت دارم
شهدی که به تو داده اند
دیگر کمتر یافت میشود
ولی هنوز هست اکسیر شهادت
وانانکه میخواهند باید حسینی تبار باشند
واینجادیگر کسی یاد شما نیست
یادت بخیر وراهت گرامی
راستی دایی جان هنوز هر وقت
با راهیان در کنار اروند میروم ابهای اروند از
تو برایم میگویند ومن نیز هنوزهر موقع
صدایت را از ورای آبهای دنیایی اروند
می شنوم اشک امانم را می برد
 


برگرفته از وبلاگ شهری در آسمان

مکاشفه (معصومه سبک خیز)همسر شهید برنسی

یک بار خاطره ای از جبهه برام تعریف کرد،میگفت:کنار زاغه مهماتها سخت مشغول بودیم

توجعبه های مخصوص،مهمات میذاشتیم و درشون رو میبستیم،یه دفه چشمم افتاد به یک خانم

محجبه باچادری مشکی،پا به پای ما مهمات میذاشت توی جعبه ها باخودم گفتم:حتما از این خانماییه

که میان جبهه اصلا حواسم نبود که هیچ زنی رو نمیذارن وارد اون منطقه بشه

به بچه ها نگاه کردم.مشغول کار بودند وبی تفاوت میرفتنو میومدن

انگار اون خانم رو نمیدیدن قضیه عجیب برام سوال شده بود،موضوع عادی به نظر نمی رسید

کنجکاو شدم بفهمم جریان چیه رفتم نزدیکتر تا رعایت ادب شده باشه سینه ای صاف کردم وخیلی بااحتیاط گفتم:خانم،جایی که ما مردها هستیم شما نباید زحمت بکشین،رویش طرف من نبود ایستاد وفرمود:مگرشما در راه برادر من زحمت نمیکشید؟یک آن یاد امام حسین ع افتادم و اشک توی

چشمام جمع شد،خدا بهم لطف کرد که سریع موضوع رو گرفتم و فهمیدم جریان چیه

بی اختیار شده بودم و نمیدونستم چی بگم.خانم همونطور که رویشان اونطرف بود فرمود:

 

هرکس که یاور ما باشد،البته ماهم یاری اش میکنیم.