-
الهی العفو
دوشنبه 29 تیر 1394 04:17
حاصلم بار گناه است الهی العفو
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 29 تیر 1394 04:07
-
آقاجان
دوشنبه 29 تیر 1394 03:53
آقا جان... دلبر من در قنوت نماز عید فطر به یاد چه چیزی افتادی که این چنین اشک می ریختی؟ شاید در آرزوی لحظه ای بودی که پشت مولای غریبمان این نماز را اقتدا کنی... نمی دانم... فقط می دانم که همیشه از خدا می خواهم آن روز زودتر بیاید... اللهم عجل لولیک الفرج
-
امام رضا
دوشنبه 29 تیر 1394 03:49
دلم هوایتان را کرده آقا ،میشود مرا هم راه بدهی؟؟؟
-
حجاب
دوشنبه 29 تیر 1394 03:45
-
خواهرم
دوشنبه 29 تیر 1394 03:32
خواهرم ! این چادر تا برسد به دست تو هم ازکوچه های مدینه گذشته هم ازکربلا هم ازبازار شام...! چادرت را محکم در آغوش بگیر وبگو : "برایت روضه بخواند ... " همه را از نزدیک دیده...! چادر یادگار حضرت زهرا (س) است بیاید حرمتش را حفظ کنیم.
-
دلم گرم است به خدا
دوشنبه 29 تیر 1394 03:28
دلم گرم است ،به خدا به بودنش،به نگاهش ،به همراهی اش به اطمینان ناب وخالصش حتی به سکوتش!!
-
.....
دوشنبه 22 تیر 1394 18:30
..................
-
حسین جان
دوشنبه 22 تیر 1394 18:28
حسین جان حالم به جز نگاهِ تو بهتر نمیشود... اللهم ارزقنا کربلا...
-
انگار همــــه چیز عادی شده
دوشنبه 22 تیر 1394 18:25
انگار همــــه چیز عادی شده نبودِ شمـــــا شـــاید فقط اندک افرادی را به تشویش و دل آشوبی وا داشــــته!!! عده ی کثیری امـــا بی هیـــچ هم و غمی....بی هیــــچ تشویشی داریم زندگی مان را می کنیــــم نه ترسی از عدم حضـــورتان و نه شوقی برای ظهورتان... انگار همــــه چیز عادی شده باورتان می شود آقـــا؟! بعضی جدیدترهایمـــان...
-
ظهور نزدیک است
دوشنبه 22 تیر 1394 18:23
-
برخیزید
دوشنبه 22 تیر 1394 18:17
-
آقای من
پنجشنبه 11 تیر 1394 00:45
ذوق یک لحظه وصال تو به آن می ارزد که کسی تا به قیامت نگرانت بنشیند . شب که میشود دلم هوایت را میکند : امشب سَری به آسمان دنیا زدم ؛ همین چند لحظه ی پیش ! نگاهم که به ماه زیبا افتاد : به ناگاه به یادت افتادم که چقدر جای صورت آسمانی ات بر سینه ی آبیه آسمان خالی ست مولاجان ... به ماه گفتم هر چقدر هم که زیبا باشی باز هم...
-
نیامدی
چهارشنبه 10 تیر 1394 05:51
نیامدی، نیامدی، نیامدی... تکرار نیامدنت، بی تابم می کند... و انتظارت بی تاب ترم... خود میدانم که من دلیل غیبتم... کافی نیست... کافی نیست برای آمدنت... وقتی که می دانی که ره گم کرده ایم... وقتی که می دانی اگر نیایی به ناکجا آباد می رسم... آقاجان... مهربانم... غمگسارم... برگرد... می بینی! این هفته هم بهانه ای داشتم برای...
-
شهدا
چهارشنبه 10 تیر 1394 05:44
شهدا چشم هایشان را دادند برای آرامش ما ... ما با چشم هایمان گناه نکنیم ...
-
امام رضا
چهارشنبه 10 تیر 1394 05:44
گـشتـم بر در دیــوار حریـمت جایی ننوشتند گنهکار نیاید… السلام علیک یا علی بن موسی الرضا «علیه السلام» آقا مارو هم راه بدید که خیلی دلم تنگه برات
-
شوخی زیاد
دوشنبه 8 تیر 1394 06:08
امام علی علیه السلام: 1. کَثرَةُ المِزاحِ تَذهَبُ البَهاءَ وَتوجِبُ الشَّحناءَ؛ شوخى زیاد، ارج و احترام را مى برد و موجب دشمنى مى شود. غررالحکم، ج4، ص597، ح7126 2. مَن کَثُرَ مِزاحُهُ استُجهِلَ؛ هر کس زیاد شوخى کند، نادان شمرده مى شود. غررالحکم، ج5، ص183، ح7883 ··٠٠••●● امام صادق علیه السلام: إِذا أَحبَبتَ رَجُلاً...
-
ﻭﺍﻱ ﺑﻪ ﺭﻭﺯﻱ ﮐﻪ ﺑﮕﻮﻳﻨﺪ ﻣﻬـــﺪﻱ(ﻋﺞ) ﻏﺮﻳﺐ ﺑﻮﺩ
دوشنبه 8 تیر 1394 06:00
ﻭﻗﺘﻲ ﮐﻪ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﻨﺪ "ﻋﻠــﻲ(ﻉ)" ﻏﺮﻳﺐ ﺑﻮﺩ ﻟﻌﻨﺖ ﻣﻲ ﮐﻨﻴﻢ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﻭﻗﺘﻲ ﮐﻪ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﻨﺪ "ﺣﺴﻴـــﻦ(ﻉ)" ﻏﺮﻳﺐ ﺑﻮﺩ ﻟﻌﻨﺖ ﻣﻲ ﮐﻨﻴﻢ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﻭﺍﻱ ﺑﻪ ﺭﻭﺯﻱ ﮐﻪ ﺑﮕﻮﻳﻨﺪ ﻣﻬـــﺪﻱ(ﻋﺞ) ﻏﺮﻳﺐ ﺑﻮﺩ ﻟﻌﻨﺘﻤﺎﻥ ﻣیکنند…
-
خاطرات
دوشنبه 8 تیر 1394 05:54
معلم: میخوایم شما رو ببریم اردو باید رضایت نامه از طرف پدر و مادرتون بیارین.. اونایی که میان دستاشون بالا.... زهرا خانوم تو نمیایی؟ همه دستاشون رفته بالا فقط تو دستت پایینه.. زهرا هشت ساله با بغض گفت: اجازه من م .. م .. مامان و ب .. ب .. بابا ندارم.. معلم گفت چرا : زهرا گفت: وقتی ب .. ب .. بابام شهید شد .. اومدن به م...
-
عیب های خودم
دوشنبه 8 تیر 1394 05:44
-
خودم به حال خودم گریه میکنم
دوشنبه 8 تیر 1394 05:42
پرونده ی گناه مرا کم مرور کن آقا خودم به حال خودم گریه میکنم پرسیدند: آیا آدم گناهڪار هم می تواند امام زمانش را ببیند؟ جواب دادند : شمر هم امام زمانش را دید! اما نشناخٺ...
-
خدای من
دوشنبه 8 تیر 1394 05:36
-
شهدا
پنجشنبه 4 تیر 1394 06:26
کجایند مردان فتح المبین کجایند اسطوره های یقین کجایند آنان که بالی رها داشتند گذرنامه کربلا داشتند کجایند آنان که فردایی اند همانان که فردا تماشایی اند...
-
خاطرات
پنجشنبه 4 تیر 1394 06:02
روزی از «رضا» پرسیدم: تا به حال چند بار مجروح شده ای؟ تبسمی کرد و گفت: یازده بار! و اگر خدا بخواهد به نیت دوازده امام، در مرتبه ی دوازدهم شهید می شوم.» او همان طور که وعده داده بود، مدتی بعد در منطقه ی «شرهانی» به وسیله ی ترکش خمپاره راه جاودانگی را در پیش گرفت. راوی : همسر سردار شهید «رضا چراغی» فرمانده ی لشگر محمد...
-
پروردگارا
پنجشنبه 4 تیر 1394 05:55
پروردگارا ! مرا دریاب... در لحظه شادی، پروردگار را ستایش کن. حمد و سپاس مخصوص اوست و هیچ کس و هیچ چیز در مرتبه او شایسته ثنا نیست. در لحظه سختی، فقط از خداوند کمک بخواه. او بهترین فریادرس است و همیشه با تو و در کنار توست.
-
حجاب
سهشنبه 2 تیر 1394 06:37
میگـفت: پسـرها چقـدر چشـم نـاپـاک شـده انـد ... یک بـار پشـت سـرش راه افتـادم ... در کوچـه اول ، پسـر جـوانی ایسـتاده بود ! تا نگـاهش به او و مانتـوی تنـگش افتـاد نیشـخندی زد و به سـر تا پـای انـدام دخـتر خیـره شـد ... همـان پسـر ، وقـتی مـن از جلـویش عبـور کـردم ... سـرش را پایـین انداخت و سرگـرم گوشی مـوبایلـش شـد !...
-
آقاجان
سهشنبه 2 تیر 1394 06:16
-
خدا میبیند
سهشنبه 2 تیر 1394 06:05
-
خدا
سهشنبه 2 تیر 1394 06:02
-
جانباز شیمیایی
سهشنبه 2 تیر 1394 06:00
جانبازی شیمیایی در خاطراتش چنین گفته است: همین چندی پیش آژانس گرفته بودم تا بروم جایی. راننده پسر جوانی بود که حتی خاطره آژیر خطر را هم در ذهن نداشت. ریه هایم به خاطر هوای بد تحریک شد و سرفه ها به من حمله کردند. از حالم سوال کرد. کم پیش می آید که وضعیت جسمانیم را برای کسی توضیح بدهم …اما آن شب انگار کسی دیگر با...