خاکریز

شهدا

خاکریز

شهدا

شهید تشنه لب





لب هایش از تشنگی خشک شده بودند.

چند تا اسیر گرفته بودیم. با قمقمه اش به یکیشان

کمی آب داد. گفت مسلمان هوای اسیر را هم دارد.

با قمقمه رفت سراغ اسیر بعدی،

اما بهش نرسید. ترکش خمپاره سرش را پراند....